فتو بلاگ خيال آب: October 2006

آرشیو لینکهای روزانه

تابستان امسال

10/25/2006

تابستون امسال با همه ي اتفاقاتش تجربيات خوبي رو برلاي من به همراه داشت .بعد از اينكه واحد هاي تابستوني رو كه گرفته بودم گذروندم تازه 15 روز مانده به مهر به قول معروف تعطيلات تابستاني من شروع شد كه تصميمم گرفتم براي اولين بار برم سر كار .كار كه نمي شه گفت ولي خوب خودش تجربه ي جالبي بود .با يكي از بچه ها كه مي رفت سر كار سقف كاذب ما هم راهي شديم تا بريم توي يك ساختمون تازه ساز 5 طبقه سقف هاي سرويسهاي بهداشتي حموم و دستشويي رو بزنيم .اسم اوستا كار ما آقا بهادر بود .كه يه جوون 27-28 ساله بود كه توي يكي از بهترين باشگاههاي رزمي شهرمون هم ارشد بود .تجربه اولي نبود كه ايشون رو ميديدم ولي براي بار اولي بود كه مي خواستيم با هم كار كنيم .قبلا يه چند باري به باشگاشون سر زده بودم و با استادشون ديدار داشتم .بالاخره ما يه 20 روزي رو سر كار رفتيم و تجربه عرق ريختن براي يه لقمه نون حلال رو تجربه كرديمو تجربيات كاري خوبي بدست آوردم . هيچ چيز به براي يه پسر لذت بخش تر از اين نيست كه ببينه دستش رفته توي جيب خودش و مي تونه حداقل خرج خودش رو خودش در بياره و براي يه زندگي جديد آماده بشه ..اما بماند كه ما پولمون رو نگرفتيم هيچي تازه يه پولي هم دستي به اوستا كارمون داديم . اين چند روز هم كه با يكي از بچه ها رفتيم و روي خونه جديدشون داريم كار مي كنيم . مي خوان قبل از اينكه برن توش رنگش كنن. ما هم داريم اونجا رو بتانه كاري مي كنيم كه براي رنگ كردن آماده بشه .يادمه ديشب كه مي خواستيم رنگ لوله هلي گاز رو آماده كنيم توي يه قوطي يك كيلويي رنگ سفيد بايد يكمي رنك سياه قاطي مي كرديم تا رنگمون مات تر بشه كه يكم زياد ريختيم و رنگمون از سفيد مات به مشكي روشن عوض شد . ما هم به خاطر اوناينكه اون قوطي ربع كيلويي رنگ ور خراب نكرده باشيم .1.5 كيلو دگه رنگ خريديم .كه رنگمون از ماتي در بياد . الان هم كه اينا رو مي نويسم تا نيم ساعت ديگه بايد برنم كه قرار داريم .مامان هم كه همش قر ميزنه كه الان كه مي خواي بري حداقل يكم درس بخون.اينقدر پاي كامپيوتر نشين. فهمين طور كه اينارونوشتم نسخه نهايي(آلفا) فايرفاكس 2 هم دانلود شد .مي تونيد از ( اينجا ) بگيريد.

Labels:


Read more!

رفته گري با هندزفري

10/23/2006

يه زماني تازه بولوتوث و هندزفري براي مبايل اومده بود . بعضي وقتها مي ديد يم كه طرف داره توي خيابون رد مي شه و داره با خودش حرف مي زنه .كلي دعا براش مي كرديم و مي گفتيم ببين مردم يچقدر بد بخت شدن .ببين مشكلات چقدره كه همه دارن با خودشون حرف مي زنن. چند قدم جلوتر ميديديم كه طرف داره با هندزفري موبايلش صحبت مي كنه .اما الان يه اتفاق عادي شده و هر روز آدمهاي زيادي رو مي بينيم كه ظاهرا دارن با خودشون حرف مي زنن . ديروز داشتم با دوستم از دانشگاه به خونه ميومدم .توي راه داشتيم حرف مي زديم ،كه از پشت سرمون يه مرده چرخي رد شد .توي چرخ دستيش كلي خرت و پرت از اشغال در خونه ها گرفته تا لباس كهنه پيدا مي شد .همين كه رسيد به ما شروع كردن حرف زدن و بد وبيراه به زمين و آسمون كه آره خوش به حالتون كه زن و بچه ندارين و مثل من مجبور نيستين براي يه لقمه نان هزار تا بد بختي بكشين .كلي دلم براش سوخت .توي ماه رمضان يه نفر براي سير كردن شكم خودش و بچه هاش مجبور باشه چقدر سختي بكشه .اما چه ربطي به موبايل و هندزفري داشت .الان مي گم .همين جور كه داشت حرف ميزد يواش يواش از ما دور شد ودور شد .و همباز داشت ادامه مي داد . يعني داش بقيش رو با خودش مي گفت .مثل تمام كسايي كه با موبايلشون دارن حرف مي زنن واون هم داشت با خودش حرف ميزد . انگار اونم هندزفري زده بود .الان ديگه اگه يه بدبختي رو هم ببينيم كه از فشار زندگي داره با خودش حرف ميزنه مي گيم كه حتما هندزفري زده و خيلي ساده از كنارش رد ميشيم . من هم مثل دهها فقير و بيچاره اي كه هر روز دور ورم مي بينم و نمي تونم به همشون كمك كنم .چشم خودم رو بستمو با خودم گفتم انشا الله كه اونم هندز فري زده و داره باموبايلش حرف ميزنه. تا كمي از بار عذاب وجدانم رو كم كنم.
پا نوشت: يمن و بحرين روز يكشنبه رو به عنوان روز عيد اعلام كردن و عربشتان و بقيه كشورها هم دوشنبه .و تنها كشور اسلامي دنيا مي مونه كه ايران اسلامي عزيز ماست كه بايد احتمالا سه شنبه عيد باشه .چون همون طور كه مي دونيد ما خونمون رنگي تره و خاكمون پاك تر و دينمون بيشتر و استعدادمون و هوشمون و...... در حقيقت هيچكدوم شايد نباشيم.

Labels:


Read more!

10/13/2006

وقتي كه در آخرين لحظه مرگش مي گه كه فضت برب الكعبه " به خداي كعبه كه رستگار شدم پس بايد براش خوشحال بود و بهم تبريك بگيم .كه پيشوايي داريم كه دانست كه رستگار شده است

Labels:


Read more!

ج.ن نامه

هيچ كس هيچ حرفي بر زبان نمي آورد مگر اينكه در دلش بخواهد كه آن اتفاق بيفتد.

Labels:


Read more!

دلتنگيهايي نچندان عاشقانه

10/08/2006

اميد آنكه دوباره ببينمت ، از وجودم پر كشيده است . از خود سوال مي كنم آيا آنچه مرا.... از هر احساسي از تو تهي مي سازد ، خطوط سياه و سفيد خاطره ايست كه در انبوه خاك گرفته ي ترانه اي پنهان است؟ _ اين پرده تصوير ! _ نشانه مرگ را بر خود دارد ، يا هنوز چيزي از گذشته . ليك با حالتي بد قواره و كسالت آور ، در آن بر جاي مانده است.... خرداد 85

Labels:


Read more!

داستان يكي از اسرار نظام

10/07/2006

چرا انتشارنامه اي از آيت الله خميني درخصوص پايان جنگ، که پيشتر هم درميان مقامات ايراني خوانده شده است وهم مدتها پيش در وب سايت آيت الله منتظري وجاهاي ديگرقرار گرفته است، خشم محافظه کاران تندرو را برمي انگيزد؟ اين نامه چه کساني را هدف مي گيرد ونسبت هاشمي با آنان چيست وچه تاثيري در مناسبات سياسي جاري روز مي گذارد؟ هاشمي که عنوان رييس تشخيص مصلحت نظام را با خود به همراه دارد و به گمان عده اي"مخزن اسرار جمهوري اسلامي" به شمار مي رود، درحالي نامه حاوي تصاويري از وضعيت منجر به آتش بس را منتشر مي کند که محمود احمدي نژاد وهمفکرانش، با اتخاذسياستي قهرآميزپرونده هسته اي ايران را در کمتر ازيک سال ازآژانس بين المللي انرژي اتمي به شوراي امنيت فرستادند و در عرصه داخلي نيز آرايش نظامي گرفته اند وچندماه يک بار مانوري سراسري برگزارمي کنند وخبرنگاران رابراي نشان دادن توانايي هاي رزمي ايران به درون پادگان هاي نظامي مي برند. به علاوه باطرح مسائلي مانند "نابودي اسراييل" ويا غيرواقعي بودن "هولوکاست"، که اساسا – حداقل طي سالهاي بعد ازجنگ - هيچگاه جزو مسائل حوزه سياست خارجي واولويت هاي امنيت ملي نبوده است، تصويري ترسناکي از ايران درعرصه بين المللي پديد آورده اند که پنداري اگرخطري دردنياي متمدن باشد که بايد با آن مبارزه کرد، آن همانا ايران است. به علاوه آنکه، محمود احمدي نژاد هنوز گمان مي کند دردوران مبارزات انتخاباتي به سر مي برد وشهر به شهر مي رود تا جبران تازه کاري خود درعرصه سياست را بکند وخود رابه مردم بشناساند واز سوي ديگر اين تصور را ايجاد کند که مردم کوچه وخيابان همراه سياست هاي او هستند. مردمي که به گمان او باور کرده اند انرژي هسته اي حق مسلم آنها است. اگر چه او به آنها نمي گويد با چه هزينه اي واز جيب چه کساني؟ تا مانند هميشه طي اين سالها تبليغات جلوتر ازواقعيت بدود. انتشار نامه آيت الله خميني توسط هاشمي، حداقل متضمن دو نکته ياد شده است، اول اينکه هزينه جنگ چه بود ودرچه شرايطي ايران آتش بس را پذيرفت ودوم اينکه اين هزينه از جيب چه کسي رفت؟ وچرا نبايد بار ديگري ازکيسه خليفه – يعني مردم- مزورانه خرج کرد.تصاويري که دراين نامه ارائه مي شود با تصاويري که مردم عادي آنها را به ياد مي آورند کاملا متفاوت است. روايتي که نشان مي دهد دستگاه تبليغاتي نظام، چگونه مي تواند حقايقي به اين روشني را وارونه جلوه دهد. درست هنگام پذيرش جنگ بود که تلويزيون رسمي دولت، صحنه هايي ازجبهه هاي نبرد را نشان مي داد که صدها نفر درمکان هاي مختلف گريه مي کردند واز اينکه توفيق شهادت با قبول آتش بس ازآنها گرفته شد، گلايه داشتند. موضوعي که علاقه مردم دررفتن به جبهه حکايت مي کرد. درهمان زمان آيت الله خميني مي گويد " مردم از آنجا كه مردم فهميده اند پيروزي سريعي به دست نمي آيد شوق رفتن به جبهه در آنها كم شده است". آيت الله منتظري، علاوه برنامه آيت الله خميني در نامه اي به وي درارديبهشت ماه سال 67 در شرح وضعيت جنگ اين چنين سخن مي گويد: " تا كي بايد آنان (مردم) در اين وضع زندگي كنند و علاوه بر فشار اقتصادي برخورد بعضي از ما هم با آنان تند و خصمانه باشد؟ به شعارهاي تلقيني و مصاحبه هاي ساختگي نبايد دل خوش كرد بايد واقعيتهاي اجتماعي را هم در نظر داشت. ما نوعا از بچه هاي مخلص بسيجي آموزش نديده بدون امكانات مصرف مي‎كنيم و خانواده ها را بيشتر داغدار مي‎كنيم ." دريکي ديگر ازپيوست هاي خاطرات وي آمده است: " در بسياري از شهرها به روحانيون بخصوص اگر بفهمند شاغل پست و مقامي هستند توهين علني مي‎كنند، تعداد داوطلب براي جبهه ها و كمك كننده به جبهه ها و حاضر در مراسم سريعا رو به كاهش است و بسياري از كمكها از روي فشار و ترس و رو در بايستي است . اين مطالب را من از افراد ناراضي و راديوهاي ضد انقلاب نمي گويم از قول همان رزمندگان و شهيدداده ها و مردم كوچه و بازار و از قول بسياري از مسئولين و شاغلين مي‎گويم." دوماه بعد از اين نامه است که آيت الله خميني نامه معروف خود را مي نويسد واز"قلب حقيقت" شکايت مي کند. جالب آنکه چند روز پس ازنامه هاشمي است که اندک اندک بقيه افراد هم مي گويند جنگ فرسايشي چه سرانجامي پيدا کرده بود. رجايي خراساني که نماينده وقت ايران درسازمان ملل بوده نيز درهمين ايام مي گويد که درآن زمان مسئولين نيز هم که به جبهه هاي جنگ مي رفتند روحيه خود را مي باختند. آيت الله منتظري دربخش ديگري ازخاطرات خود مي گويد که چگونه شکست هاي پشت سرهم درجنگ که با ريخته شدن خون صدها هزار نفر بوده شکل گرفته وتوجيه شده است تا امروز ماجراي جنگ از منظرعده اي بشود "اسرار نظام": معمولا بعد از هر شكستي كه بالاخره همه مي‎فهمند به جاي بررسي دقيق شرايط و عوامل آن و استفاده از تمام نظريات و انتقادات فرماندهان جزء ورزمندگاني كه شاهد قضايا و مصائب بوده اند يك سري خلاف واقعها و پيروزيهاي خيالي و تهديدهاي تو خالي در رسانه ها ي گروهي و نماز جمعه ها تحويل خلق الله مي‎شود و تمام قصورات و تقصيرات زير پوشش تبليغات قرار مي‎گيرد و افراد مقصر يا خاطي هيچگونه احساس ترس يا نگراني نمي كنند و يا بگردن يكديگر مي‎اندازند و مرتبا خطا روي خطا و شكست روي شكست نصيب انقلاب و مردم مي‎شود." يعني درست دربحبوحه اي که به دليل کمبود سلاح، جوانان پاک وصادق اين مرزوبوم به روي مين فرستاده شده و درعمليات هاي مختلف قطعه قطعه شدند، فرماندهانشان مي دانستند تا مدتها هيچ پيروزي به دست نخواهند آورد سرانجامي براي جنگ متصور نيست جز استفاده از جان هاي جواناني که انديشه دفاع ازميهن داشتند. با چه بهانه اي؟ با تقدس وتبليغاتي که گروه گروهشان را طعمه بي کفايتي عده اي کرد که امروز از آشکار شدن، حقايق تلخي، نگران هستند. ازخاطرم نمي رود درروزنامه اي که مي نوشتم، دبير سرويس يکي از بخش ها، بعضي وقتها زل مي زد به ديوار وبعد اشک درچشمانش جمع مي شد و گريه مي کرد، هاج و واج راه مي رفت. يک روز که ديگر کاسه صبرم لبريز شده بود آمدم وگفتم فلاني، ديوانه شدم از اين خلوت که مي کني با خودت؛ زارزد بعدش. به گونه اي که همه تحريريه اي بغض کرد ناگهان. آن گاه گفت که چگونه درچند عمليات مختلف جنگي واز جمله والفجر4 و5 لشکر بود که مي رفت، وگروهان برمي گشت. واينکه چگونه وقت بازگشت پا روي جنازه هاي دوستانشان مي گذاشتند. اينکه چگونه شاهد فرار سربازان جوان ايراني زيرآتش مرگبار توپخانه دشمن بوده است واز وحشت آن روزها وشب ها سالهاست خواب ندارد. اين هيچ چيز ازارزش مردان بزرگي کم نمي کند که آرمان هايشان مورد احترام همه فرزندان ايران است، اما از مسئوليت آناني هم نمي کاهد که به مردم دروغ گفتند وخود را فريب دادند وتراژدي اسف باري آفريدند وبعد از آن هم تلاش مي کنند با پوشاندن لباس تقدس به جنگ، بازکردن صفحاتي ازتاريخ اين مملکت را گناهي بزرگ تلقي کنند، يا فاش کردن اسرار نظام. نگراني اي که پشتش اين واقعيت است که اگرمردم هم بدانند پشت همه شاخ وشانه کشي هاي احمدي نژاد وهم تيمي هايش چه جهنمي مي تواند آفريده شود، آن موقع هرآن چه ريسيده اند پنبه مي شود. آن وقت معلوم مي شود، همه آنچه از اينکه مردم تا آخرين قطره خونشان مي خواهند پشت دستيابي به انرژي هسته اي وهرچيزديگري که سران شاخ وشانه کشيده مي شود بايستند، تبليغات است وهيچ. نامه اي که هاشمي منتشر مي کند، ازاين روز، درخود بيانگر يک نگراني عمده است که طي ماه هاي گذشته دربرابراحمدي نژاد و همفکرانش، در ميان کساني که صدمه به سرزمين ايران را فارغ ازهردسته بندي سياسي رد مي کنند، شکل گرفته است. اين نامه درست درهنگامي که به اعتقاد بسياري از بزرگان نظام واز جمله هاشمي، کشوردرمعرض خطر جدي است، نشان مي دهد که چگونه در يک مقطع تاريخي واقعيت يکي از مهمترين رويدادهاي کشور که صدها هزار نفر را به کام مرگ فرستاد، قلب شده است وچگونه ممکن است يک بار ديگر اين "قلب واقعيت" رخ دهد. آنچه که احمدي نژاد دراين چند روزه درجواب هاشمي گفته است که مانند هميشه به يک حاضر جوابي بي ادبانه آميخته است نيز از همان جنس است که همان زمان جنگ نيز آيت الله خميني نسبت به آن هشدار مي دهد وآن اينکه " مواظب باشيد ممكن است افراد داغ و تند با شعارهاي انقلابي شما را از آنچه صلاح اسلام است دور كنند. صريحا مي‎گويم بايد تمام همتان در توجيه اين كار باشد. قدمي انحرافي حرام است و موجب عكس العمل مي‎شود." هاشمي اتفاقا همان مي کند که روزي آيت الله خميني گفته بود. او و برخي از مسئولين نظام دريافته اند که "قدم انحرافي" چگونه طي ماه هاي گذشته نه تنها سرنوشت نظام بلکه تماميت سرزميني کشور را مي تواند نشانه رود. براي همين است که محسن آرمين، سخنگوي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي تاکيد مي کند که اين نامه براي جلوگيري از نوشيدن جام زهري ديگراست. اگر زماني اين جام زهر توقف جنگ بود، اما اين بار معلوم نيست چه خواهد بود. حتي نه اگر اين بار، به هرحال روزي همين کساني که سنگ تقدس وآسماني بودن جنگ را به سينه مي زنند بايد پاسخگوي همه خانواده هاي شهدا، اسرا، مفقودين وهمه کساني باشند که چرخ هاي جنگ کمرزندگي شان را خردومسير زندگي شان را دگرگون کرد. با انتشار اين نامه که کيهان ان را يکي ازاسرار نظام مي خواند، بد نيست مشخص شود که ديگر چه اسرار ديگري در نظام است و چنين اسراري چه هزينه هايي توليد کرده ويا هنوز مي کند وچه کساني مسئوليت آن را به عهده دارند؟ اين براي خيلي ها تازه آغاز ماجراست به قلم اميد معماريان درروزآنلاين

آنچه ما با خود كرديم هيچ نابينا نكرد .............در ميان خانه گم كرديم صاحب خانه را

Labels:


Read more!

مشكلات و تجربيات من در بلاگر

10/05/2006

يه چند وقته كه نتونستم آپ ديت كنم .مهم ترين دليلش اين بود كه نمي تونستم به صفحه كاربريم در بلاگر بيام . و با ارور هاي عجيب و غريبي مواجه مي شدم .اولش فكر كردم ممكنه كه مال مرورگرم باشه .با چند تا مرورگر كه روي سيستم داشتم امتحان كردم .مرورگري كه معمولا استفاده مي كنم آوانت هست كه اين avant browser رو مي تونيد از اينجا بگيريد.من كه راضي هستم .اين مرورگر بر پايه اينترنت اكسپلورر ساخته شده .ولي به نظرم يكي از كاملترين مرورگرهاست كه سرعت خوبي هم داره وبه 41 زبان كاربري محيطش در مياد كه يكي از اونها هم فارسي است و پلاگين هاي مختلفي روي اون نصب ميشه .از جمله پلوگين بسيار عالي به نام robo form كه تمام پسورد هاي شما يا نام هاي كاربري تون رو در سايت هاي مختلف جمع آوري مي كنه و با ورود شما به سايتي كه قبلا در اون ثبت نام كردين ديگه لازم نيست كه user , pasword بزنين .اين پلاگين يا نرم افزار اين كار رو براي شما انجام ميده .بعد از اون فايرفاكس رو امتحان كردم و در آخر هم آپرا .اما با هيچ كدوم نتونستم به صفحه كاربريم برم .تا اينكه امروز فهميدم به خاطر نصب نرم افزار hide ip بوده . چند وقت پيش هم با مشكل توي آپلود عكس در بلاگر مواجه بودم كه علت اون هم خيلي ساده بود .من با avant نمي تونستم عكس آپلود كنم و در آخر كار با مشكل مواجه مي شدم .چند تا از دوستاي وبلاگ نويسم توي بلاگر هم نظراتي دادند ولي خوب نتيجه نداد. در آخر هم مشكل راست به چپ نويسي در بلاگر بود كه اول از همه بايد تغييراتي در قالب وبلاگ داد و بعد از اون بايد در قست تنظيمات وبلاگ كد مربوط به از راست به چپ نويسي رو نوشت كه لينك اين مطلب رو در ( اينجا ) ميتونيد ببينيد.

Labels:


Read more!