کارنامه دولت منتشر شد
8/29/2006
Labels: طنز
Read more!
8/29/2006
Labels: طنز
8/25/2006
8/20/2006
8/15/2006
8/12/2006
چند روزي بود كه رفته بود مسافرت .يه جايي توي همين تهرون .امروز كه باهاش حرف مي زدم ميگفت كه اونجا با يه دختر سوئدي آشنا شده .صورت بور با موهاي بلوند.حسابي خوشحالم كرد بود .امروز عصر مي خواست دختره رو نشون مامان و خاله و دختر خاله ها ش بده فاصله هاي كه اون بره حاضر شه تا بياد بره خونشون من داشتم باهاش حرف ميزدم.فردا نهار هم خودش خونه اونا دعوت بود .يه چيز جالبي كه توي تعريفاش بود اين بود كه مي گفت با اينكه فارسي رو خيلي كم بلد بودن ولي خوب مي دونستن كه حرف بد يا فحش چيه. من فكر مي كردم فقط ما ايراني ها اينجوري هستيم كه وقتي مي خوايم يه زبان ديگه رو ياد بگيريم اول ميريم سراغ فحش هاشون .ولي مثل اينكه مردم جاهاي ديگه هم همين جورين .هر چند به نظر من درستش هم همينه .مثل اين ميمونه كه بخواي يه بازي رو ياد بگيري .يعني كاري كه من هميشه مي كنم .اول راههاي تقلب بازي رو بايد ياد بگيري بعد خود بازي رو .اونوقت كه ميتوني روي برد خودت حساب كني
8/09/2006
در راستای اینکه نشریه یا لثاراتالحسین همکاری محمدرضا فروتن با صدا و سیما را محکوم کرده و از وی به عنوان بازیگر فیلمهای ضد انقلابی نام برده است، بدینوسیله اتهامات شخص فوق الذکر اعلام و برای وی درخواست اشد مجازات می شود:اول: همکاری با جریان های مشکوک دانشجویی و شرکت در درگیری های دانشجویی جهت براندازی نظام و تشویش اذهان در فیلم اعتراض که وی شخصیت واقعی خود را نشان داد.دوم: اقدام به فرار از زندان با همکاری باصطلاح همسرش در فیلم « ملاقات با طوطی» که منجر به درگیری و ضرب و جرح مامورین فداکار شد. سوم: ایجاد مزاحمت برای بانوان و شرکت در چند فقره درگیری و شرارت در فیلم دو زن که این شخص مساله دار حتی بعد از اینکه مطلع شد که زن مذکور اقدام به ازدواج کرده، همچنان به مزاحمت ادامه داد.چهارم: شخص مذکور که قبلا در فیلم متولد ماه مهر به شهادت شهود مختلف از برادران بسیجی بود، بتدریج تحت تاثیر افکار و اندیشه های غلط مورد تهاجم فرهنگی غرب قرار گرفته و حتی همسرش را در فیلم شب یلدا به خارج از کشور فرستاده و روابط مشکوکی با نیروهای ضدانقلاب برقرار کرد.لذا، براساس اتهامات فوق از قاضی خواهشمند است، با در نظر گرفتن یک درجه تخفیف بخاطر شخصیت غیور متهم در فیلم قرمز وی را به اشد مجازات محکوم کنید."از دستنوشتهاي ابراهيم نبوي"
8/08/2006
ديشب در اتفاقي نو فيلم سينمايي عروس فراري رو از شبكه دو ديديم كه در نوع خودش جالب بود . اين فيلم پر بود از ديالوگهاي غير متعارف كه تا به حال در صدا و سيما مانند اونو نديده بوديم . مثلا در سكانسي از فيلم عروس فراريمون واژه" ازگل" رو بكار مي بره (اون گفته به من چي؟)يا مثلا ديالوگهاي پر از ايهام در فيلم به چشم مي خوره كه فقط آدمهاي تيز بين رو مي خندونه مثلا يه جاي فيلم امير به سيما ميگه كه من چيكارت كردم ، به زور بهت سيخ داغ چسبوندم؟؟ ولي نكته هاي جالب هم توي فيلم هست مثلا يه جايي از فيلم سيما داره در مورد عشق و احساسش نسبت به بهزاد يا داماد قبلي ميگه كه در همين حين دور و بر سيما و امير پر از گاو و گوسفندن كه دارن صدا رد مي شن و صداي بع بع و ما ما ميكنن. هدف اصلي سيما اينه كه مي خواد از بهروز يا همون كسي كه بهش خيانت كرده انتقام بگيره و تا حال اون ،به قول خودش "گوسفند كثافت "رو نگيره راحت نمي شه. و جالب تر اينكه عصر همون روز براي خودم اين اتفاق افتاد.يعني اگه بخوام واضح تر بگم من هم حال يه ببعي رو گرفتم كه فكر مي كرد مي تونه با احساسات ديگران به سادگي بازي كنه .حالافقط نيمتقام خودمو گرفتم .كلي توي خيابون تمرين كردم كه واسه اون ببعيه" ششييرر" بكشم ولي به علت عدم سو سابقه و نداشتن سابقه شيرر كشيدن نتونستم و طور ديگه اي از خجالتشون در اومديم .مي بخشيد اگه نتونستم ذره اي از نامردياتونو جبران كنم .هر چند سعي مي كنم تا آخر عمرتون از خجالتتون در بيام .يعني فعلا تصميمم اينه حالا نوبه منه كه بچرخم و بچرخونمش (اها. . . حال شد
8/05/2006
8/04/2006
داغ داغه.اونقدركه ميتونه تو رو وادار به اعتراف به داغي اون بكنه يا حتي مي تونه پوست تنتو بسوزونه..وهمين باعث لذتت بشه
ولي همش يه طرف وشكل ظاهريش يه طرف .ولي معمولا وقتي همه چيز خوب پيش مي ره بايد يه مشكل تو رو از احساس مثبتت منحرف كنه .مقداري تورم يا حالت بزرگي بيش از اندازه توي رگهاي روي بلوط هاش ايجاد شده بود پيدا شده بود .به همين خاطر مجبور شده بود كه پيش دكتر بره . حالا بايد الت مبارك رو نشون آقاي دكتر مي داد .توي اتاق دكتر بود .بعد از اينكه گفته بود كه يكي از بلوط ها ش درد مي كنه .اون هم فقط يه ذره .دكتر اونو دعوت كرد كه پشت پرده يا همون پارتيشن پارچه اي سفيد با هم مذاكرتي داشته باشند .دكتر زود تر از اون خودشو روي تخت نشوند و اونو سر پا نگه داشت . بهش گفت لطفا شلوارتو در بيار . توي اين گير و واگير شوخ طبعيش گل كرده بود . مي خواست بگه اگه مي شه شما اول در بيار .كه يهو يادش افتاد ممكنه زير گوشش سرخ بشه .شلوارو شورتشو تا روي زانوش در آورد .از بچه گي بهش ياد داده بودن كه بخاطر حجب و حياي بي خودي هيچ وقت خودشو از محرمات مسلم كه همون دكتر باشه دور نكنه . چون ياد گرفته بود كه مي تونه عواقب جبران نا پذيري داشته باشه. دكتر دستي به بلوط هاش كشيد و اونا رو با دقت بررسي كرد .همينطور كه دست ميزد بهش گفت چند تا نفس عميق بكشه و بگه كه چه احساسي داره . سعي مي كرد خودشو خونسرد نشون بده .هر چند اضطراب ملاقات با دكتر باعث شده بود حالت التش عوض نشه و باعث آبرو ريزي نشه .مي خواست بگه كه داره بهش احساس خوبي دست مي ده. اگه مي شه بازم ادامه بده كه يادش افتاد كه توي مطب دكتره. و اوني كه جلوشه آقاي دكترنه خانوم .... كارشون تموم شده بود .اقاي دكتر واريكوسل يا همون واريس رگهاي بيضه رو تشخيص داده بود.حالا اينجا دكترميخنديد و اون بود كه رنگ چهرش عوض شده بود .
پ.ن 1 :واريكوسل يكي از علل شايع ناباروري در مردان است .اين عارضه در 10 تا 15 در صد از مردان ديده مي شود .و سبب ميشه كه خون از رگهاي وريدي به درون بيضه برگشت داده شه .در نتيجه دماي بيضه ها بالا مي ره و بر اثر زمان بر تعداد اسپرمهاي موجود اثر مي گذاره .سن بروز اون در آقايان در 15تا 24 سال ازهمه شايع تره و در سنين بالاتر 55 سال علل ديگررا شامل ميشه.پس از تشخيص به وسيله پزشك معمولا آزمايش اسپرمو گرافي داده مي شه تا تعداد اسپرمها شمرده و تا ثير اين عارضه بر ميزان اسپرمها سنجيده شه .در نهايت با يك عمل سر پايي 30 تا 45 دقيقه اي رگهاي متورم در اين ناحيه بريده شده و انتهاي آونهابخيه مي خوره .و پس از مدتي 95 در صد و بيشتر ناباروري هاي ناشي از آن بهبود مي يابد.معمولا به دليل بدون درد بودن اكثرا از مراجعه به پزشك خود داري مي كنند تا هنگامي كه سبب ناباروري شده و....
پ.ن 2 :با مشاهده زائده غير طبيعي درون بيضه ها يا بالاي بيضه ها بخصوص بيضه چپ خجالت بي خودي رو كنار بگذاريد وخود تون و كساني كه نگران شما (و خودشون)هستند رو از نگروني در بياريد.(خوب ديگه كم مهم نيست)
8/02/2006