سفر به خرم آباد

اندر حكايت سفر ديروز ما به ديار لرستان پر بود از عجايبات كه تا به حال نديده بوديم ولي شنيده بوديم .حال نقل سخن گويم با شما بدين قرار.

ما براي كارهاي دانشگاه يكي از دوستامون رفته بوديم به خرم آباد .توي اين مدت از دست گلهاشون زياد شنيده بوديم ولي نديده بوديم كه اون هم به مرحمت الهي ديدم .اوليش كه خيلي باور نكردني بود برام اين بود كه داشتيم با ماشين توي يكي از خيابون ها رد مي شديم كه رسيديم به يه ميدان كه ما هم مثل همه ي جا هاي دنيا ( البته به جز انگليس و پاكستان ) اومديم ميدان رو پاد ساعت دور بزنيم كه چشمتون روز بد نبينه يه اتوبوس با يه مشت مسافر جلو مون سبز شد .به هر تر تيب بود ماشين و كنترل كرديم و تصادف نشد .ولي چشمتون روز بد نبينه اون هايي كه توي اتو بوس بودن همه شروع كردن به فحش و ناسزا گفتن ما انگار كه ما خلاف اومديم.حالا اتوبوس رو رد كرديم ماشين هاي ديگه هستن كه پشت سر هم دارن ميان و همه براي ما بوق مي زنن. اين چنين بود كه فهميديم مملكت خودمون هم اون جور كه مي گن عقب افتاده نيست و مثل ديار فرنگ و خيا بون هاي لندن ميدون هاي برعكس هم داره .از سوغات ديار لرستان هم براتون بگم كه گز فرد اعلا دشمن دو نيم كن داره كه كافيه با يك بار در عمر تجربه كنيد تا باقي عمرياد اين ديار از خاطرات فراموش نشود .نكته جالب ديگه توي خرم آباد اينه كه هيچ پليسي هيچ راننده خلاف كاري را جريمه نمي كند يا برايتان بهتر بگويم پيچ پليسي جرات جريمه هيچ راننده خلاف كاري را ندارد . علت آن هم واضح است .چيزي شبيه تجربه يك دعوا يا يك عدد گرز رستم كش.

پ.ن با تمام مسائل سفر عجب كله پاچه هايي داره اين شهر .تميز و ارزون .